سکوت
باورت داشتم از روز نخست،
آمدی تا باشی،
و پر از شعر،
پر زا همهمه بودی،
اما،
هیچ حرفی نزدی،
پر از گفتن دلدادگیت،
پراز زمزم? عشق به دریاشدنت،
باز حرفی نزدی،
و فقط خندیدی،
خوب من،
میفهمم
از دو چشمت هم? حرف تو را،
بی کلام اینجا باش .
آخر اینجا بودن،
نیست محتاج صدا.
بودنت با دل من،
بی صدا هم زیباست
نوشته شده در سه شنبه 90/12/23ساعت
2:5 صبح توسط نازیلا نظرات ( )
قالب جدید وبلاگ پیجک دات نت |